محل تبلیغات شما

بنیاد مهر ایران



محمد آمره تحلیل‌گر آسیای مرکزی در گفت‌وگو با ستاره صبح:

اشاره: سرژ سرکیسیان، نخست‌وزیر ارمنستان که به تازگی به این سمت منصوب شده بود، به دنبال تشدید اعتراض‌ها، از سمت خود کناره‌گیری کرد. وی از آخرین بازماندگان رهبران شوروی سابق بود که گفته می‌شود در انتخابات اخیر این کشور اقدام به مهندسی آراء کرده بود. از سویی او در میان مناظره سه روز گذشته با رهبر مخالفان نیکول پاشینیان» دستور بازداشت او را صادر کرد. اقدام نسنجیده ای که اعتراضات را تشدید و درنهایت وی را مجبور به استعفا کرد. نکته جالب این است که سرکیسیان پس از استعفا در اظهارنظری گفته است: نیکول پاشینیان حق داشت. من اشتباه کردم». آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی ستاره صبح با محمد آمره تحلیل‌گر آسیای مرکزی است که در پی می‌آید:

تحولات ارمنستان را نمی‌توان انقلاب نامید کشورهای جدا شده از شوروی سابق حکومت‌های امنیتی و دیکتاتوری‌ دارند اعتراضات ارمنستان می‌تواند سرآغازی برای حرکت دیگر کشورها به سمت دموکراسی باشد

 


کاظم آذری سیسی

نام های آتورپاتگان، آذرآبادگان، آذربایجان با آنكه شكل ظاهری شان در طول زمان عوض شده، اما معنی و مفهوم آنها از سه هزار سال پیش هیچگونه تغییری نكرده است و در زمان حال از معنی و مفهوم این نام همان معنایی فهمیده می شود كه در سه هزار سال پیش فهمیده می شد.

 قبل از اینكه به معنی و تعبیر و تفسیر این نام ها بپردازیم لازم است درباره كلمات آتور، آذر و آتش كه كلمات متصل به این نام ها هستند توضیحی داده شود. در اوستا كتاب دینی ایرانیان آتش به صورت  Atere  و  Athure آمده و در زبان پهلوی به صورت Ature و در پارسی آذر و آتش آمده است. آذر یا آتش یكی از عناصر چهارگانه كه نزد ایرانیان باستان محترم و مقدس شمرده می شد، تا آنجا كه آذر را پسر اهورا مزدا، آناهیتا ایزد آب را دختر اهورامزدا خوانده اند و روزی پنج بار در مقابل آتش، نیایش (نماز) بپا می كردند.[١] آتش در واقع مظهر و آیتی از خدا در روی زمین است كه از خودش نور و روشنایی می دهد. بیشتر عارفان ایرانی نور و روشنایی را مظهر حق می دانند.

                 جهان جمله فروغ نور حق دان                     حق اندر وی ز پیدائیست پنهان

                 چه نور حق ندارد نقل و تحویل                     نیاید اندر او تغییر و تحویل[٢]

عارفان و سخنوران، شاعران ایرانی در عرفان و فرهنگ و ادبیات، از آتش و آذر تقدیرها كردند و نمی توان آتش و آذر را در فرهنگ ایران از نام آذربایجان جدا یافت.

دقیقی در شاهنامه خود می گوید:

                                یكی مجمر آتش بیاورد باز           بگفت از بهشت آوردم فراز»

                               سپردم به تو كار هر آذری             كجا زان ببینی بهر كشوری

                               نكوشند در كشتن آذران                به آب لطیف و  بخاك گران

                               میان را ببندند و كوشش كنند        همه آذران را پرستش كنند

                              كه آن نور از نورهای خداست          كزان گونه رخشان پیش شماست

فردوسی گوید:

                              به یك هفته در پیش یزدان بدند       مپندار كاتش پرستان بدند

                             كه آتش بدانگاه محراب بود              پرستنده را دیده برآب بود 

                              نیارا همی بود آئین كیش               پرستیدن ایزدی بود پیش

                             بدان گه بودی آتش خوبرنگ            چو مرتازیان راست محراب سنگ

حافظ این شورید شیراز می گوید:

                             از آن به دیر مغانم عزیز می دارند      كه آتشی كه نمیرد همیشه در دل ماست

                             به باغ تازه كن آیین دین زرتشتی      كنون كه لاله برافروخت آتش نمرود

حافظ در ساقی نامه اش می گوید:

                             بیا ساقی آن آتش تابناك                     كه زرتشت می جویدش زیر خاك

                             بمن ده كه در كیش رندان مست            چه دنیاپرست و چه آتش پرست

از سعدی:

                             بگفتا نگیرم طریقی به دست                 كه نشنیدم از پیر آذرپرست

از خاقانی:

             در آب خضر آتش زده خمخانه زو مریم كده      

                                                                    هم حامل روح آمده هم نفس عذرا داشته

نظامی در خسرو شیرین گوید:

                            همان گبران كه بر آتش پرستند               ز عشق آفتاب آتش پرستند

                            جهان از آتش پرستی شد چنان گرم          كه بادا زین مسلمانی تو را شرم

در زبان پهلوی و بعدها در ادبیات پارسی آتش به صورتهای آتشكده، آذركده و آتشگاه استعمال شده است.

مولانا گوید:

                             آن جنوداً لم تروها صف زده             گشت جان او ز بیم آتشكده

باز نظامی گوید:

                           چنین بود رسم، اندر آن روزگار           كه باشد در آتشگه آموزگار



نگاه ایرانی به تهاجم ترکیه

شام ترکی!

محمد آمره / وطن یولی

شماره بیست و هشتم دوهفته نامه وطن یولی

در هفته‌های اخیر دور دوم توسعه‌طلبی اردوغان در شمال سوریه با عنوان عملیاتچشمه صلح برای عقب راندن کُردها از مرز مشترک سوریه و ترکیه و پاک‌سازی جمعیتی آغازشد. اردوغان توانست پس از مدت‌ها رایزنی با دولت آمریکا موافقت این کشور برایایجاد حائل 30 کیلومتری در شمال سوریه را بگیرد. این نقش‌آفرینی ترکیه در شمالسوریه به‌ویژه برای نیروهای میهن‌دوست کمی پیچیده و گیج‌کننده است. چراکه چندینعامل متناقض در حال شدن است و ازاین‌رو اتخاذ تصمیم و رویه مناسب را برای ت­مدارنو تحلیل گران سخت می‌کند به‌ویژه که در فضای ت زده کشور هر تصمیمی می‌تواندمخالفت عده‌ای را برانگیزد؛ بنابراین در حمله ترکیه به شمال سوریه اولین مسئله‌ایکه ما با آن مواجه هستیم این سؤال است که موضوع ما در قبال حمله ترکیه به شمالسوریه چه به باید باشد؟ البته از نگاه انسانی یک جواب بیشتر وجود ندارد و آنمحکومیت بدون چون‌وچرا حمله ترکیه به کُردهاست. کشتار مردمان بی‌گناه که سال‌هاستدرگیر مصائب جنگ و خشک‌سالی و آوارگی هستند دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد؛اما مسئله پیچیده‌تر از این نگاه انسان دوستانه است باید کمی بی‌پرده سخن گفت.

در مسئله حمله ترکیه به شمال سوریه چندین نکته و نگاه وجود دارد که برای رسیدنبه نتیجه درست باید هم‌زمان بررسی شوند.

ترکیه و آرزوی احیای خلافت عثمانی

پس از روی کار آمدن حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه به رهبری اردوغان برخلافتوصیه آتاترک برای اولین بار پس از بنیان‌گذاری کشور ترکیه، این کشور نگاه به غربرا کنار گذاشت و ت خود را در نگاه به شرق تنظیم کرده و سودای احیای خلافتعثمانی را در سر پروراند و ازاین‌رو بود که طرح‌هایی مانند تبدیل‌شدن به رهبر جهاناسلام و جهان ترک را تنظیم کرد. در همین راستا دولت ترکیه تلاش کرد از خلأ قدرت بهوجود آمده در سوریه و عراق در جنگ داخلی بهترین استفاده را ببرد و در حد توانمناطقی را اشغال کرده و درنهایت بتواند ادعای ارضی خود را به این مناطق علنی کند.از سوی دیگر دولت ترکیه کُردها و به‌ویژه پ ک ک را بزرگ‌ترین دشمن یکپارچگیسرزمینی خود می‌داند و ادعا می‌کند می‌خواهد با حمله به شمال سوریه ارتباط پ ک ک وی پ گ را قطع کند و این اقدام برای حفظ یکپارچگی سرزمینی این کشور است؛ اما اینکهبعدتر بخواهد بر بخشی از شمال سوریه ادعای سرزمینی داشته باشد بعید نیست. از اینرو ناقض منافع ملی ایران است. ترکیه به‌عنوان رقیب ایران در منطقه همیشه تلاش کردهاست تا منافع ملی ما را به‌صورت آشکار و نهان به چالش بکشد و با حمله به متحد منطقه‌ایما در حقیقت به منافع ملی ما حمله کرده است و می‌بایست از سوی جمهوری اسلامی ایناقدام محکوم‌شده و برای توقف این عملیات فشارهای دیپلماتیک و بین‌المللی اعمال شود؛اما در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌های بی‌دلیل دیده‌ایم که دولت‌مردان ما با ایناستدلال که ترکیه می‌تواند ما را در دور زدن تحریم‌ها یاری کند از منافع ملی ایرانکوتاه آمده‌اند و ت کلی نظام در راستای رفع تنش با ترکیه است.


محمد آمره، تحلیلگر مسائل منطقه در گفت‌وگو با ستاره صبح :

اعتراضات لبنانی‌ها و عراقی‌ها نسل دوم بهار عربی است

صفحه اول رومه ستاره صبح تاریخ 30/7/98

کشورهای عربی دو دسته هستند: برخوردار و غیربرخوردار حرکت‌های مردم در لبنان مسامحه‌گرایانه و امیدوارکننده است اعتراض مسالمت‌آمیز مردم لبنانی می‌تواند به دیگر کشورهای منطقه هم سرایت کند

اشاره: لبنان کشوری است که در آن آزادی بیان، قلم و احزاب وجود دارد. این کشور به لحاظ تقسیم قدرت در ساختار این کشور آزادی‌هایی در لبنان وجود دارد که در هیچ‌یک از کشورهای عربی وجود ندارد. به همین دلیل است که حکومت با معترضان مدارا می‌کند. اعتراضات مردم لبنان در شرایطی ششمین روز خود را سپری می‌کند که دولت سعد حریری، برنامه اصلاحات جدید اقتصادی خود را ارائه کرده که براساس آن افزایش مالیات‌ها و برخی دیگر از ریاضت‌های اقتصادی در نظر گرفته شده لغو شده‌اند. با این همه، به نظر می‌رسد که معترضان از اصلاحات جدید ارائه شده راضی نیستند و همچنان بر مطالبه خود، یعنی استعفای دولت پافشاری می‌کنند. معترضان خواهان کاهش حقوق مقامات دولتی هستند و بر این عقیده‌اند که 86 میلیارد دلار بدهی خارجی در لبنان نتیجه سوءعملکرد دولت‌مردان این کشور است. به همین دلیل است که معتقدند مقامات باید تغییر کنند. در همین راستا گفت‌وگویی با محمد آمره، تحلیلگر مسائل منطقه انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:



بحث های زیادی دررابطه با دلایل عقب ماندن ایران از قافله توسعه در دوران قاجار شده است و علل و عوامل زیادی برای آن ذکر گردیده که می توان همه آنها را در این عقب ماندگی دخیل دانست. اما نبود ارتباط صحیح و سازنده میان ایران و اروپا نیز یکی از مهمترین عوامل است که خلافت عثمانی به عنوان یک سد بزرگ در میان ایران و تمدن غرب نقش مهمی ایفا کرد. این پدیده همیشه در ذهن من بود اما قلمی کردن آن برایم سخت می نمود تا اینکه توصیف دقیق و خوب فریدون آدمیت در کتاب امیرکبیر و ایران را خواندم که به نظرم بهترین توصیف این پدیده است و نمی توان بهتر از آن نوشت به همین دلیل آن را به اشتراک می گذارم.
کتاب امیرکبیر و ایران
فریدون آدمیت در صص 159 و 160 کتاب امیرکبیر و ایران در خصوص عقب ماندگی ایران می نویسد: 
عقب ماندگی ایران علل مشخصی داشت: تغییر راه تجارت اروپا و آسیا، هرج و مرج ی، جنگ های داخلی و خونریزی های بی حد و حساب و بیدادگری های حکومت هر کدام در آن سهمی دارد. خاصه استقرار ترکان در شبه‌جزیره آسیای صغیر عامل بسیار مهمی بود که چون دیوار چین بین ایران و دنیای غرب - که بساط دانش و حکمت و فن جدید در آنجا گسترده بود - حائل گشت.

 در واقع مجرای تنفسی ایران را بست و میان ما و جهان علم و هنر نو  عایق شد. حقیقت این که تسلط ترکان در آسیای صغیر از سانحه های عظیم تاریخ مدنیت شرق و غرب است. در سایه شمشیر تا قلب اروپا پیش رفتند و چند قرن با خونریزی فرمانروایی کردند اما هیچ بهره‌ای از علم و حکمت اروپا نبردند و حتی از تحولات فکری و اجتماعی بزرگی مانند رنسانس و اصلاح دین و انقلاب صنعتی و عصر روشنایی خبردار نگشتند.

سرسختی این قوم در دانش ناپذیری از شگفتی‌های تاریخ فرهنگ بشر است. حد تعقل مدنی عثمانی را در قرن هفدهم از اینجا باید شناخت که حتی فن ساعت سازی را تحریم کردند. برای این که دستگاه ساعت کار موذن مسجد را ضایع می گرداند. اما همزمان آن در ایران برای ساعت ساز فرانسوی که پیر و ناتوان گشته بود مستمری سالیانه برقرار نمودند. جیمز موریه می نویسد: هر آینه ایرانیان به اندازه ترکان با اروپا ارتباط داشتند تا حال در فنون علوم با ما برابری و رقابت می‌کردند.»
  رای "فریگان" نیز همین است: اگر ایرانیان که به دانش احترام می گذارند با مغرب تماس مستقیم داشتند در راه تمدن ترقی بزرگی نصیب شان می گردید. اما مراوده آنان با اروپا قطع شد و این امتیاز به ترکان رسید که حالا هم مثل همیشه در نادانی روزگار به سر می برد.»

صفحه اول رومه ستاره صبح 3 تیر 98
ستاره صبح/ چین در دکترین دفاعی ایالات‌متحده، مهم‌ترین رقیب این کشور است مذاکرهدر شرایط فعلی به نفع ایران نیست دولت آمریکا بر این عقیده است که اگر تحریم و فشاراقتصادی نباشد، دولت ایران تن به مذاکره نخواهد داد پاسخ منفی به نخست‌وزیر ژاپن پایانحل مناقشه از طریق مذاکره نیست سرنگون کردن پهپاد جاسوسی دفاع مشروط است.

اشاره: بررسی سلسله حوادثی که طی هفته‌های گذشته در منطقه روی داده نشانمی‌دهد که فقدان دیپلماسی در رفع تنش‌ها می‌تواند منجر به حوادث تصادفی خطرآفرین شود.موضوعی که دنیا به آن توجه دارد و کشورهای منطقه و اروپایی‌ها به همین دلیل از میانجیگریحمایت می‌کنند. در همین راستا گفت‌وگویی با محمد آمره، تحلیلگر روابط بین‌الملل و کارشناسمسائل منطقه انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

هفته‌های گذشته شاهد حوادثی در خلیج‌فارس بودیم که دنیا را از بابت ایجادیک درگیری تصادفی میان ایران و آمریکا نگران کرده است. تحلیل شما از چرایی رخ دادناین حوادث چیست؟

افزایش تنش‌ها در منطقه خاورمیانه، به ویژه خلیج‌فارس و فشار ایالات‌متحدهبه جمهوری اسلامی دو دلیل عمده دارد. دلیل اول آنکه آمریکا تلاش می‌کند مسئله خاورمیانهو به ویژه ایران را حل کند تا پس از آن تمرکز خود را به سمت شرق و دریای چین ببرد؛چراکه چین در دکترین دفاعی ایالات‌متحده، مهم‌ترین رقیب این کشور است که منافع ملیآمریکا را تهدید می‌کند. دومین دلیل انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکاست که دونالدترامپ تلاش می‌کند با دستیابی به اهدافش در قبال جمهوری اسلامی پیروزی خود برای دوردوم را قطعی کند. از این‌رو می‌کوشد تا با افزایش فشار اقتصادی و بین‌المللی، دولتایران را مجبور به مذاکره کند تا با کمترین هزینه بهترین نتیجه را به دست آورد.


محمد آمره، تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفت و گو با ستاره صبح تنش میان ایران و آمریکا را پس از انتخابات 2020 پیش بینی کرد
رومه ستاره صبح

چین خطر اصلی برای آمریکاست اروپا باید بداند نمی‌تواند از منافع برجام استفاده کند، اما هزینه‌ای برای آن نپردازد
اشاره: تنش میان ایران و ایالات‌متحده طی روزهای اخیر افزایش کم‌سابقه‌ای را تجربه کرده، اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن» به خلیج‌فارس باعث شده تا گمانه‌زنی‌ها در خصوص احتمال درگیری بیشتر شود. تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران دلیل اصلی تنش‌هاست. در همین راستا برای واکاوی آخرین تحولات میان ایران و آمریکا گفت‌وگویی با محمد آمره، تحلیلگر روابط بین‌الملل انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
* بعید نیست ایران بتواند در انتخابات امریکا تأثیرگذار باشد 
* ترامپ تلاش می‌کند با کمترین هزینه بیشترین بهره را ببرد
 * معامله جای جنگ و دعوا نیست، بلکه جای چانه‌زنی و مذاکره است
 * امریکا قصد دارد یک‌بار برای همیشه مسئله خاورمیانه را حل کند 
* توان نظامی ضامن اقتصاد ملی است 
* ترامپ با وجود مشاوران جنگ‌طلب به دنبال جنگ با ایران نیست

   

محمد آمره  / پس از نمایش تاریخی!» اردوغان در مراسم استقبال محمود عباس در سال 2015 که درکاخ ریاست جمهوری تازه‌ساخت ترکیه انجام شد و آقای اردوغان در حالی با مهمان فلسطینیخود دست می‌داد که پشت سرش دسته‌ای از نظامیان زره‌پوش قرار داشتند که نیزه به دستو شمشیر به کمر ایستاده بودند این بار دولت اردوغان اقدام به تغییر نشان وزارتامور خارجه ترکیه کرده است. نمادی که پیش­تر در یک زمینه سفید و قرمز با ماه وستاره در مرکز آن نشانگر وزارت امور خارجه ترکیه بود به طرحی با زمینه سفید و قرمزتغییر داده است که ماه و ستاره به‌عنوان نماد ترکیه در مرکز آن قرارگرفته و 16ستاره (که به‌احتمال‌قوی همان برداشت اردوغان از تاریخ یعنی 16 دولت به‌اصطلاح ترک‌تبارتاریخ است) حول محور ترکیه قرارگرفته است و از آنجایی که وزارت امور خارجه بهعنوان نوک پیکان ت خارجی یک کشور است این تغییر می تواند برای فهم ت هایکلان ترکیه مفید باشد.

در همان سال یعنی ژانویه 2015 این طرح اردوغان یعنی طراحی 16 سرباز بالباس‌هایتاریخی که به گفته منابع رسمی ترکیه نمادی از شانزده حکومت مهم منتسب به ترک‌تبارانهستند مورد تمسخر و ریشخند مردم ترکیه و جهان در فضای مجازی قرار گرفت و اردوغانمتهم به رؤیاپردازی مبتنی بر توهم شد.

بر اساس اعلام منابع رسمی ترکیه این سربازان در تشریفات کاخ ریاست جمهوری ترکیهبه‌عنوان نمادهایی از دولت‌های امپراتوری هون (در مغولستان)، امپراتوری هون غربی وامپراتوری هون اروپا، امپراتوری هون سفید (هفتالیان افغانستان)، ترکان آسمانی (گوکترک در سیبری)، آوارها (در جنوب شرق اروپا)، خزرها، اویغورها (در شرق چین)، قره خانیان(در آسیای میانه)، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اردوی زرین (بخش شمالی و غربیامپراتوری مغول)، امپراتوری تیموری (گورکانیان)، گورکانیان هند و امپراتوری عثمانیمعرفی‌شده‌اند.

از این فهرست، ترک بودن هون‌ها و خزرها نزد تاریخدانان به اثبات نرسیده و موردپذیرشعمومی قرار نگرفته، باور اکثر مورخان این است که هون‌ها و خزرها مجموعه‌ای از قبائلبوده‌اند که ترک‌تباران هم بخشی از آن را تشکیل می‌داده‌اند و نمی‌توان دولت‌هایی راکه این قبایل تشکیل داده‌اند، دولت‌های ترک دانست. اردوی زرین نیز قلمرو مغول‌هاییبود که وارث امپراتوری چنگیز خان شدند و مغول‌ها و ترک‌ها دو تیره جداگانه‌اند. گورکانیاننیز خاندانی از اشراف مغول بودند که به‌تدریج ترک‌زبان شدند؛ بنابراین تنها نیمی ازدولت‌های شانزده‌گانه‌ای را که برنامه ریزان تشریفات ریاست جمهوری ترکیه انتخاب کرده‌اندمی‌توان به‌دوراز مناقشه‌های پژوهشگران و نظریات ضدونقیض، دولت‌های ترک به شمار آورد.

از سوی دیگر، در این فهرست، تنها سلجوقیان و امپراتوری عثمانی‌اند که به جغرافیایترکیه امروز ربط دارند. سهم رجب طیب اردوغان در اینکه خود را میراث دار دولت‌های شانزده‌گانهیادشده بداند، از روسای جمهوری‌های ازبکستان و ترکمنستان و قزاقستان و قرقیزستان بیشترنیست. در ضمن، آنچه دولت‌های ترک‌زبان را در گستره‌ای از سیبری گرفته تا ترکیه به همپیوند می‌دهد، تنها هم‌خانوادگی زبانی است، مردمان سرزمین‌های تحت حاکمیت این دولت‌هابا یکدیگر پیوند مستقیم نژادی و قومی ندارند بلکه مجموعه ملت‌هایی‌اند با زبان‌هاییهم­خانواده. آن منطقی که ریاست جمهوری ترکیه را با بیشتر دولت‌های شانزده‌گانه منتخباین نهاد پیوند بدهد، می‌تواند لباس سربازان امپراتوری‌های هند تا اروپا را هم بر تنگارد تشریفات ریاست جمهوری ایران کند (بی‌بی‌سی فارسی 13 ژانویه 2015 - 23 دی 1393).

از سوی دیگر بر اساس تحقیقات ژنتیکی تنها 5 درصد مردم ترکیه را مردمان ترک‌تبارتشکیل می‌دهند و مهم‌تر همه اینکه عثمانی‌ها خود را امپراتوری ترک نمی‌شناختندبلکه خود را ادامه‌دهنده خلافت عباسیان دانسته و از نوادگان عثمان معرفی می‌کردند؛بنابراین کشور و ملت ترک پس از فروپاشی عثمانی و به قدرت رسیدن گروه ترکان جوانمطرح شد که آت اترک بنیان‌گذار آن بود و با انکار واقعیت‌های تاریخی، فرهنگی،زبانی و نژادی سرزمینی به نام آناتولی به‌اجبار به دنبال تشکیل کشور ترک، ملت ترکو زبانی ترکی واحد بود.


سرمقاله رومه ستاره صبح:

محمد آمره تحلیل گر مسائل منطقه ای


پس از عقب نشینی کره شمالی در شرق آسیا و کوبا در آمریکای جنوبی از آرمان های چپگرایانهو مذاکراه با ایالات متحده آمریکا برای بهبود اوضاع داخلی کشور این­بار حکومت چپ­گراو سوسیالیستی نیکلاس مادرو در ونزوئلا در سراشیبی سقوط است. پس از مرگهوگو چاوز رئیس جمهور پرطرفدار این کشور و جایگزینی نیکولاس مادرو مشکلات اقتصادی،اجتماعی و ی ونزوئلا چندبرابر شد به حدی که تورم این کشور نفتی تا یک میلیوندرصد رشد کرد و این بزرگترین دارنده ذخایر نفتی جهان را به مرحله ای رساند که قفسهفروشگاه ها خالی از اجناس ضروری بوده و مردم این کشور از تامین مومات اولیه خودعاجز بودند.

عدم تواناییمادرو در بازگرداندن ثبات اقتصادی به کشور و شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت بحراناقتصادی به همراه متهم کردن بانک ها برای اختلال در نظام اقتصادی در نهایت ونزوئلارا به مسیری هدایت کرد که اکنون می‌بینیم. حضور گسترده مردم در خیابان ها، اعلاموجود رئیس جمهور خودخوانده و حمایت برخی از کشورهای تاثیرگذار از رئیس جمهور جدیدسبب شد تا دولت ونزوئلا در آستانه سقوط قرار گیرد.

خوان گوایدو رئیس مجمع ملی ونزوئلا که خود را به عنوان رئیس جمهور موقتونزوئلا برای دوره گذار معرفی کرده است و مورد حمایت کشورهایی نظیر آمریکا،کانادا، برزیل و . قرار گرفته است امیدوار است تا با سقوط دولت مادرو بتواندثبات اقتصادی را به کشور باز گرداند؛ اما رخداد چندین نکته جالب توجه داد که میتواند انقلاب در ونزوئلا را برای تحلیلگران و تمداران جذاب کند.

1.   ونزوئلا به عنوان معدود کشورهای چپ گرا و استبدادی در آستانه سقوط قرار گرفتهاست. با خارج شدن این کشور از گروه کشورهای استبدادی سوسیالیستی امید مردم دیگرکشورها برای رهایی از چنگ استبداد بیشتر خواهد شد و ممکن است تحرکات مردم برخی ازکشورهای آمریکای جنوبی و سایر نقاط کشورهای جهان بیش از پیش شود.

2.   آمریکا به این نتیجه خواهد رسید که تحریم ها در تغییر حکومت های جهان اثر گذاراست و می تواند با ابزار تحریم دولت های مخالف را به دست مردم سرنگون سازد.

3.   شاید ونزوئلا آخرین رقابت ایدئولوژیک بازمانده از دوران جنگ سرد باشد. پس از برقراریکانال های ارتباطی کوبا و کره شمالی با آمریکا عملا دست متحدان این دو کشور مانندچین و روسیه در گل ماند و نتوانستند قدم درخور توجهی برای حفظ این دوکشور در شمارمتحدان خود انجام دهند. هرچند هنوز دورنمای روشنی از آینده این دو کشور وجود ندارد؛اما صف آرایی جدید قدرت های جهانی برای حفظ وضع موجود یا تغییر حکومت به نوعییادآور جنگ خلیج خوک ها و تقابل شوروی با آمریکا برای حفظ اردوگاه تحت نظارت خوداما در بعد ی و اقتصادی است. روسیه و چین تلاش می کنند از سقوط یکی از آخرینبازماندگان متحدانشان ایدئولوژیک خود در آمریکای جنوبی جلوگیری کنند و از سوی دیگرآمریکا تلاش می کند با تغییر دولت در این کشور آمریکای جنوبی آخرین سنگرهای چپگرارا فتح نماید.

4.   با توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، ی و ظرفیت بلوغ جامعه مدنی در ونزوئلابعید بنظر می رسد با تغییر حکومت و به قدرت رسیدن خوان گوایدو دموکراسی در اینکشور پیاده و نهادیه شود هر چند این رئیس جمهور خودخوانده سوسیالیست نشان داده استکه گرایش بیشتری به سوی آمریکا و بازار آزاد دارد. ازاین‌رو امکان بهبود اوضاعاقتصادی این کشور نفتی زیاد است.

5.   ونزوئلا کشورهای روسیه و چین و حتی ایران بسیار مهم است چرا که می تواند جایپای مناسبی برای ورود به حیات خلوت آمریکا باشد ازاین‌رو بنظر می رسد با خارج شدندولت مادرو از شوک و طراحی بسته های حمایتی از سوی دولت های روسیه، چین، ایران وبرخی از متحدان مادرو در آینده شرایط در این کشور پیچیده تر شده و تظاهرات بهخشونت کشیده شود.

6.   با توجه به وضعیت اقتصادی ونزوئلا و ناکارآمدی دولت این کشور در تأمین رفاهاقتصادی و بهروزی مردم، حمایت از این دولت برای کشورهای حامی سخت است چراکه حمایتاز مادرو در نگاه مردم حمایت از استبداد است ازاین‌رو ما می‌بینیم موضع‌گیریکشورها بااحتیاط بسیار صورت می‌گیرد و برخی از کشورها برای موضع‌گیری قاطع بهانتظار گذر زمان نشسته‌اند.

7.   و نکته پایانی اینکه بعد به نظر می‌رسد حکومت مادرو بتواند سیطره قدرت خود برکشور را حفظ کند و به‌هرروی گام در وادی سقوط خواهد گذاشت اما کار از آنچه درروزهای ابتدایی تصور می‌شد سخت‌تر است و با توجه به تداخل منافع قدرت‌ها در اینکشور اوضاع پیچیده‌تر از پیش خواهد شد.


سرمقاله رومه ستاره صبح

برخی کارشناسان تصمیم ترامپ مبنی بر خروج نظامیان آمریکا از سوریه را پیام این کشور برای کوتاه آمدن ترکیه در مسئله مرگ جمال خاشقجی»، رومه‌نگار منتقد عربستانی می‌دانستند، اما تهدید اخیر ترکیه از سوی ترامپ تا حدودی این فرض را باطل کرده است. به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور آمریکا قصد ندارد هپیمانان کُرد خود را در چنگال ترکیه رها کرده و آن‌ها را تنها بگذارد. هرچند آمریکا به صورت ضمنی حق دفاع ترکیه از امنیت خود در برابر پ‌ک‌ک را به رسمیت شناخته و پمپئو به آن اذعان کرده، اما آنچه آشکار است حمایت ایالات‌متحده از کردهاست. پس از اعلام خروج نظامیان آمریکا از سوریه، دولت ترکیه عجولانه تلاش کرد تا با لشگرکشی به شرق فرات این منطقه را اشغال و کارِ گروه‌های مبارز کُرد را یک‌سره کند، اما این تصمیم به سرعت تغییر و به تعویق افتاد که دلایلی ازجمله مطلع نبودن از تصمیم دولت آمریکا در رابطه با حمایت از کردها در آن تأثیرگذار بود. شاید دولت ترکیه با این تغییر موضع منتظر بود تا ابتدا نگاه آمریکا به کردها پس از خروج نیروهایش از سوریه را بسنجد که توییت ترامپ مبنی بر نابودی اقتصاد ترکیه در صورت حمله به کردهای سوریه پاسخ روشنی بر موضع آمریکا در قبال کردها بود. از این‌رو اینگونه که مشخص است، ترامپ قصد ندارد هم‌پیمانان کرد را تنها بگذارد؛ چراکه کردها می‌توانند پایگاهی برای اعمال نفوذ آمریکا در سوریه پس از خروج نیروهای نظامی این کشور باشند و از سوی دیگر آمریکا علاقه‌ای به سرکشی ترکیه در منطقه ندارد. شاید به‌جز این موارد وجهه شخصیتی ترامپ در این تصمیم نیز تأثیرگذار بوده است. آنگونه که ترامپ در دو سال ریاست‌جمهوری‌اش نشان داده، شخصیتی سرکش دارد و چندان به اصول دیپلماتیک پایبند نیست. از این‌رو تهدید ترکیه برای جلوگیری از اقدام علیه کردها را نیز تا حدودی می‌توان در این زمینه تحلیل کرد. آنچه مشخص است این تهدید دو نتیجه در بر خواهد داشت. ابتدا اینکه ترکیه در آینده با احتیاط بیشتری در قبال کردهای سوریه رفتار خواهد کرد و در کوتاه‌مدت نیز روابط ترکیه و آمریکا رو به وخامت خواهد گذاشت. بنابراین به نظر می‌رسد درنهایت پیشنهاد آمریکا مبنی بر تعیین یک منطقه حائل 20 مایل یا 32 کیلومتری میان کردهای سوریه و ترکیه راه‌حل این موضوع خواهد بود که مورد قبول طرفین درگیر باشد.


محمد آمره/ کارشناس مسائل منطقه

در سال های اخیر و با افزایش مشکلات اقتصادی و اجتمای در ایران، همسایگان ایران برای تجزیه بخشی از خاک ایران و الحاق آن به کشور خود دندان تیز کرده اند. در همین راستا کشورهای ترکیه و عربستان با سرمایه‌گذاری روی تیره های ایرانی و ایجاد گسل های قومی تلاش می‌کنند تا با به زانو درآوردن رقیب منطقه ای خود (جمهوری اسلامی) ایران را یک‌بار برای همیشه از بازی قدرت در منطقه حذف کنند. اگر ایران، ترکیه و عربستان را سه کنشگر فعال قدرت منطقه ای بدانیم، دوکشور عربستان و تركیه به صورت پیوسته و هماهنگ به ضلع سوم این قدرت فشار می آورند اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه ایجاد درگیری در دیگر مناطق جهان و کوچک شماری این کشورها، هماورد خود را قدرت های جهانی چون آمریکا و اتحادیه اروپا می پندارد و برای جلوگیری از هدررفت انرژی در این سال‌ها تلاش کرده است حداقل در مورد ترکیه روش سهلگیرانه ای را در پیش گیرد چرا که می پندارد ترکیه رفیق روزهای سخت تحریم است. اما دولت ترکیه با فهم مناسبات جهانی به طور همزمان، نقش رفیق قافله و شریک را بازی می کند. از سویی برای ایجاد بازار صادرات برای تولیدکنندگان خود با ایران وارد مناسبات تجاری می شود و از سویی دیگر خنجر بر پشت ایران می‌فشارد و با حمایت از گروه‌ها و عناصر تجزیه طلب تلاش می‌کند آذربایجان را به یکی از استان‌های خود تبدیل کند. در تازه ترین اقدام گروهک تجزیه‌طلب مرکز مطالعات تبریز» که از سوی محمدرضا هیات، برادرزاده جواد هیات (تجزیه طلب معروف) در آنکارا راه اندازی شده و توسط سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه(میت) اداره می‌شود، با انتشار متنی ادعای تدوین پیش نویس قانون اساسی جمهوری فدرال ایران را دارد. در این پیش نویس با اشاره به ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی و پایان عمر این حکومت، آینده ی مطلوب ایران را در قالب سیستم فدرال دیده است که هر ایالت برای خود زبان و دولت جدا متشکل از قوه مجریه، پارلمان قانون گذاری و قوه قضاییه جداگانه دارد. این پیش نویس در راستای تغییر رویکرد تجزیه‌طلبان نوشته شده است. در چندسال اخیر تجزیه طلبان به این نکته پی برده اند که مردم اصلی ترین مانع تجزیه ایران هستند؛ از این رو تلاش می کنند با گرفتن ژست حقوق بشری کشور را به سمت فدرالیسم هدایت کنند و بعد از تغییر هویت مردم، کشور را تجزیه کنند به طوری که در اصل 85 این پیش‌نویس اجازه تجزیه ایران را داده است و حق تجزیه را برای دولت های ایالتی در نظر گرفته است. فارغ از خطرات سیستم تقسیمات کشوری فدرال برای یکپارچگی سرزمینی ایران، نکته مهتر از انتشار بیانیه از سوی ترکیه برای ایران و دخالت آشکار این کشور در امور داخلی ما، انفعال دستگاه ت خارجی جمهوری اسلامی است که نه تنها اهمیتی به این دخالت ها نمی‌دهد بلکه با درگیری های بی مورد در جای جای جهان و پرداختن به مسائلی که عموما منافع جمعی ملت ایران را تامین نمی کند، از این مسائل مهم چشم‌پوشی می کند. هرچند مشکل بیش از این هاست چرا که وزارت امور خارجه با گماشتن افراد غیرمتخصص و ناآگاه به مسائل علم ت به عنوان سفیر و رایزن فرهنگی، به كلی منافع ملی ایران در جهان را با تهدید مواجه می کند. باید این سوال را پرسید که چرا تا کنون سفارت دولت جمهوری اسلامی ایران در ترکیه یکبار هم به فعالیت گروهک ها و عناصر تجزیه طلب در این کشور اعتراض نکرده است. مگر نه اینکه سفارتخانه ها حافظ منافع کشور هستند؟ باید با بررسی دقیق مشخص شود که سفارت ایران در ترکیه دقیقا چه اقداماتی برای حفظ منافع ملی ایران انجام می دهد؟ آیا اگر ایران به گروه های مخالف دولت ترکیه اجازه فعالیت در کشور می داد، دولت ترکیه نیز آنقدر بی تفاوت نسبت به این مساله بود؟ به هر روی دستگاه ت خارجی کشور وظیفه حفاظت از منافع ملی ایران در جهان را دارد و اگر هر چه زودتر نسبت به حمایت ترکیه از گروه های تجزیه طلب واکنش قاطعانه و حقوقی نشان ندهد، نه تنها حکومت جمهوری اسلامی در معرض تهدید قرار می گیرد بلکه موجودیت ایران نیز در خطر است. پیشتر از این نیز کشورهایی مانند دانمارک و استرالیا مجوز هایی برای برگزاری تظاهرات ضدایرانی گروهک های تجزیه طلب داده است که وزارت امور خارجه هیچ‌گونه واکنشی نسبت به این اقدامات نداشته است. افزون بر واکنش نسبت به اقدامات مداخله جویانه ترکیه، وزارت امور خارجه به عنوان دستگاه مسئول در این حوزه باید ترتیباتی را اتخاذ کند تا با حمایت از گروه‌های مخالف دولت ترکیه مانند کردها و علویان و تقویت آن‌ها این پیام را به دولت ترکیه برساند که در صورت تلاش برای تجزیه ایران خودش نیز از این خطر در امان نخواهد ماند و با توجه به نسل کشی های تاریخی در این کشور و دشمنی‌های نژادی، قطعا ترکیه وضعیتی به مراتب خطرناک تر از ایران در این زمینه دارد. افزون بر وزارت امورخارجه، کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز وظیفه دارد با بررسی این اقدامات و عملکرد این وزارتخانه، زمینه استیضاح وزیر را در صورت عدم اقدام به موقع در دستور کار خود قرار دهد.


باشو غریبه کوچکرا شاید بتوان یکی از موفق ترین فیلم های بهرام بیضایی دانست. چرا که با نگاه نافذخود از دریچه ای نو به ماجرای جنگ تحمیلی نگریسته است. دریچه ای که به ملت بودنمردم ایران اشاره دارد و به طور ناملموسی آن را در ذهن بیننده تداعی می کند. فیلم بابمباران خانه های مردم عرب زبان خوزستان به دست سردار قادسیه شروع می‌شود سکانسی کهدر آن خانه ها ویران شده و زنی آتش می‌گیرد. در این حین پسرکی به نام باشو» که ویرانیخانه و خانواده خود را به‌چشم دیده، از میان نی زار بیرون می جهد و خود را به کامیوندر حالِ کوچ می‌اندازد و پا در سفری بی هدف می‌گذارد. باشو در کامیون می خوابد و زمانیکه چشم می‌گشاید، کامیون به شمال کشور رسیده‌است. او از ترس انفجارهایی که برای عملیاتراه‌سازی است، می‌گریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام نایی‌جان» می‌رسد کهبا دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار می‌کنند.در اولین هم صحبتی باشو از نایی جان می­پرسد؟ اینجا کجاست مگر اینجا ایران نیست؟ تفاوتاقلیم چنین می نماید که باشو و نایی جان یکی از جنوب و یکی از شمال از هم بیگانه اند.در ادامه نایی‌جان به باشو نان و آب می‌دهد و می‌کوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد.وی با اصرار تلاش می کند که با نشان دادن ابزار نام گیلکی آن را بر زبان بیاورد و ازباشو می‌خواهد که معادل آن در عربی را بازگو کند تا بلکه بتوانند ارتباطی کلامی برقرارکنند. اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمی‌تواند زبانمحلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبت­های نایی‌جان می‌کوشد به او در کارها کمک کندو برای فرار از غربت و از آنجایی که تنها نایی‌جان را می‌شناسد همه جا به دنبال اومی رود. اما برخورد اهالی روستا همراه با تمسخر و تعجب است. آنها بدون اینکه اطلاعیاز سرگذشت باشو داشته باشند تصور می کنند که ممکن است این بچه بد قدم باشد و مدام ناییجان را برای اضافه کردن یک نانخور شماتت می کنند. کودکان روستا نیز به تقلید از پدرومادربه او می خندند و پشت حصار خانه نایی­جان برای تماشای این تازه وارد سیه چرده جمع میگردند و چون هیچ از زبان آن نمی‌فهمند برای آنها عجیب می نماید.

در سکانسی کودکانروستا به باشو حمله می کنند تا وی را کتک بزنند در همین حین نایی‌جان از راه رسیدهو باشو را نجات می‌دهد. باشو که بر زمین افتاده ابتدا می‌خواهد با برداشتن سنگی بهتلافی بپردازد اما چشمش به کتاب ادبیات فارسی یکی از دانش آموزان که در جریان دعوابر زمین افتاده می افتد. آن را بر میدارد و با لهجه ای عربی شروع به خواندن می کندایران سرزمین ماست. ما از یک آب و خاک هستیم. ما فرزندان ایران هستیم». نایی‌جان وکودکان که مشغول جربحث بر سر حمله به باشو هستند ناگهان ساکت شده و تعجب می کنند. کودکاندور باشو جمع می شوند و از اینکه او نیز فارسی می داند خوشحال می شوند و با زبان فارسیاز احوالات او می پرسند. از این پس کار آسان می شود و باشو و نایی جان بدون مشکل بایکدیگر صحبت می کنند و باشو در کارها به نایی جان کمک می کند.


در سکانسی دیگر کودکان در راه بازگشت ازمدرسه باشو را می بینند که در میان شالیزار با انجام حرکاتی موزون بر روی دبه آبی مینوازد و آواز می خواند. وقتی دلیلش را می پرسند می گوید در این حالت گیاهان بهتر رشدمی کنند در بعد از مدتی کودکان روستا شروع به رقص برداشت محصول می کنند گویی که ایندو از ابتدا در یک روستا زیسته و بالیده اند.

فیلم سرشار ازاین نکته هاست. نکته هایی که نشان می دهد همزیستی هزاران ساله ایرانیان با اینکه درابتدا تفاوت هایی را به نظر می رساند اما با دقت در عناصر و جزئیات فرهنگی می‌بینیمکه با تفاوت اندکی تمام باشندگان این کهن بوم از یک فرهنگ پیروری می کنند و مسافت جغرافیاییخللی در هم‌فرهنگی آنها اینجا نمی کند. از سوی دیگر زبان فارسی به عنوان زبان ملی ووحدت بخش به خوبی در این فیلم نشان داده شده است و اهمیت زبان فارسی را به رخببینده فیلم می کشد.


صفحه اول رومه قانون


محمد آمره/ صادق قیصری/ عكس: گاتا ضیاتبری/ قانون

پس از انقلاب شیوه طرد درپیش گرفته شد و نیروهای چپ و طرفداران سرمایه‌داری مدرن حذف شدند و جامعه‌شناسی بی‌متولی شد

انقلاب فرهنگی عاملی بود که مسئولان از جامعه‌شناسی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند و جامعه‌شناسی نقش خود از دست داد

آقای اباذری هیچ مطالعه سیستماتیکی در مورد جامعه ایران ندارد. مهم‌ترین کار او خرد جامعه‌شناسی است

جامعه‌شناسی آقای نراقی، رضاقلی و قاضی هم بیشتر در مورد تعمیم رفتارهای اخلاقی به کل جامعه است

روشنفکران دانشگاهی ایرانی نسبت به کارها یا بی‌تفاوت هستند یا یکدیگر را تخریب می‌کنند

با آمدن شریعتی، یک نوع جامعه‌شناسی دینگرا پدیدار شد

امروزه یک‌سری بخشنامه و دستورالعمل به همراه دعواهای ایدئولوژیک جایگزین معرفت و شناخت دانشگاهی شده است

ممکن است اکنون در وضعیت مدرنیته باشیم اما این مدرنیته، مدرنیته‌ای است که برخی از آن به عنوان مدرنیته ایرانی نام می‌برند

جامعه‌شناسی ایران را اگر در مفهوم علوم اجتماعی و به صورت وسیع در نظر بگیریم، می‌بینیم دستاوردهایی داشته است

سنت اسطوره‌ای یک‌سره مبتنی بر ارتودوکسی و درست اندیشی است ولی سنت علمی امکان هرترودوکسی و دگراندیشی را ارائه می‌دهد

ما نتوانسته‌ایم خیلی خوب واقعیت‌ها و گرایش‌های حاکم بر فرآیندهای انتخابات در ایران را بشناسیم و مدام می‌گوییم حماسه اتفاق افتاده است


صفحه اول رومه قانون 27 خرداد
محمد آمره /  پژوهشگر اقوام  / رومه قانون

در طول چهارسالی که عهده‌دار سِمت استانداری بودم،سعی کردم که از تبعیض و ناعدالتی جلوگیری کنم

نگاه منفی در هرموضوعی چه در خصوص ایجاد مدارس دینی چه درخصوص اینترنت، ماهواره و پیشتر ویدیو غلط است

فضای مجازی یک امکان بسیار مهم در شیوه مدیریتی است که نباید آن را تهدید قلمداد کرد

مولوی‌ها به‌ویژه مولوی‌عبدالحمید، همواره مورد اقبال مردم بوده‌اند و باید بر اساس مردم‌مداری با ایشان رفتار شود

عبدالمالک ریگی پیش از عصیان و قانون‌گریزی یک دست‌فروش بود

ما مسئولان زمینه ارتباط‌گیری افراد ناراضی را با دشمنان فراهم می‌کنیم

هنگامی که در منطقه‌ای فقر وجود دارد، نمی‌توان از تمام مردم آن منطقه درخواست کرد که بر اساس قانون و اخلاق زندگی کنند

هیچ تفکر سازمان‌یافته‌ای پشتوانه گروهک‌های تروریستی مورد تهدید استان سیستان و بلوچستان نیست

فقدان توسعه در منطقه سیستان و بلوچستان به دلیل نبود منابع طبیعی و انسانی نیست بلکه مشکل در نبود مدیریت منابع است

بحران مدیریت در ایران تا زمانی که اشخاص به‌جای راهبردها محور برنامه‌ها باشند، حل نخواهد شد

عده‌ای برای کسب منفعت، صدای خود را صدای مردم معرفی می‌کنند تا بتوانند امکاناتی را در اختیار بگیرند




وطن یولی 21سی و یکمین دوره نمایشگاه کتاب تهران به عنوان بزرگترینرویداد فرهنگی در حوزه کتاب در ایران هر ساله از 12 تا 22 اردیبهشت ماه در تهرانبرگزار می شود. این نمایشگاه به نوعی تبدیل به یک برند فرهنگی برای ایران شده استبنابراین امری ملی است و حتی بین المللی است. نمایشگاه کتاب به واسطه گستردگی آنهمانند سایر رخدادهای فرهنگی رنگ یک مراسم فرهنگی کلان و کشوری به خود گرفته است وبه گفته سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد "نمایشگاه، جشن فرهنگی ایرانیانشده است، یک عادت خوب چون شب یلدا و نوروز. این سنت نیک را باید قدر دانست، این کهکتاب ایرانیان را از هر تیره و سلیقه، در یک مکان گرد آورد". این نگاه جنبهبیرونی و البته منطقی ماجراست اما آنچه که در دل این رخداد دیده می شود تفاوتبسیار با چهره بیرونی دارد. ترویج قوم گرایی، نفرت پراکنی قومی و حضور انتشاراتوابسته به جریان تفرقه افکن قومی سبب می شود چهره منطقی و ملی نمایگاه تخریب شود.البته که این سخن وزیر فرهنگ و ارشاد درست است اما آنچه که درست نیست نبود نگاهعملگرایانه به این سخن است. وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان متولی اصلی برگزاری نمایشگاههای فرهنگی به ویژه نمایشگاه کتاب وظیفه دارد تا از حضور کتاب ها و انتشاراتی کهیکپارچگی سرزمینی، امنیت و هویت ملی را خدشه دارد می کند جلوگیری نماید. حضور غرفههای متعدد مدعی گسترش فرهنگ ترکی، کردی و عربی در نمایشگاه به قدری چشم گیر است کهنمی توان دآن را نادیده گر فت. در حقیقت این حرکت نوعی عرضه اندام در برابر هویت وامنیت ملی یک کشور است. وزارت ارشاد به عنوان متولی این امر باید پاسخگو باشد کهچرا چنین کتاب هایی اجازه انتشار گرفته اند و اصولا چرا چنین موسساتی به صورتکاملا آشکار و قانونی مجوز انتشار کتاب دارند. البته که انتظار میهن دوستان ازوزیری که سبقه میهن دوستی آن در گفتار و کردارش پیداست چندین برابر است.


محمد آمره
منتشر شده در دو هفته نامه وطن یولی

شاید برای بسیاری از ما این مسئله جالب باشد که تندیس مرکزی میدان حر چیست و برای چه آن را ساخته اند. بسیاری از ما بر اثر تکرار هر روزه بی تفاوت از کنار این اثر ارزشمند عبور می کنیم و برخی هم با گذشتن هر باره از کنار این نماد این سوال در ذهنمان تداعی می شود که چرایی و چیستی این تندیس چیست؟
این مجسمه، تندیسی از مردی تنومند با نیم تنه ای عریان است که اهریمنی حلقه زده بر بدنش را با نیزه ای شکست می دهد. این اثر تندیس گرشاسپمجسمه پیروزی گرشاسب بر اهریمن در میدان حر یکی از پهلوانان شاهنامه است که نیزه‌ای به دست دارد و در حال نبرد با اهریمنی است که به دور بدن او پیچیده و دهان خود را باز کرده است.
در این تندیس گرشاسب نماد درستی و خیر است و اهریمن نماد شر و بدی است که نمایانگر پیروزی خیر بر شر است و در بزرگداشت آزادسازی آذربایجان از سلطه دست نشانده شوروی یعنی فرقه دموکرات آذربایجان، ساخته شد و در سال ۱۳۳۹ در منطقه باغشاه پیشین برپا شده است.
سازنده این تندیس غلامرضا رحیم‌زاده ارژنگ است که از خود اثری جاودانه با تکیه بر فرهنگ ایران آفریده است به صورتی که با استفاده از قهرمان شاهنامه تمثیلی زیبا از پیروزی مردم ایران خواه آذربایجان بر گماشتگان شوروی به تصویر کشیده است.





محمد آمره

ملت بودن اساس یک کشور برای ادامه حیات است. بعد از قرارداد وستفالیا بسیاری از کشورهای اروپایی برای استقلال از کلیسا تلاش کردند تا با ایجاد یک سری ویژگی ها ملت سازی کنند تا بتوانند بر یک مردم با هویت مشترک حکومت کنند. از آن تاریخ کشورها به دو دسته تقسیم شدند کشورهایی با سابقه ملت باستانی(ایران و چین) و کشورهایی جدیدالتاسیس با روند ملت سازی مدرن(کشورهای اروپایی)
در خلال این روند کشورهایی نیز به وجود آمدند که که نه از قبل ملت بودند و نه توان ملت‌سازی داشتند زیرا نه از روند طبیعی بلکه به‌خواسته قدرتهای‌‌ جهانی متولد شدند و در نقشه جهان پدیدار گشتند. بیشینه کشورهای آفریقایی به اضافه کشورهایی مانند سوریه، عراق، لبنان و افغانستان از این دست کشورها بودند.
شکاف عمیق قومی و مذهبی، نبود خودآگاهی ملی، وجود درگیریهای خونین تاریخی و قومیتهای متضاد از ویژگی های چنین ملت هایی بود که با همزمانی حکومت ناکارآمد سبب شد روند ملت سازی از ابتدا عقیم بماند و نتیجه اش شد درگیری های ریشه دار قومی و مذهبی و بعضا فروپاشی.



آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

gcourganfeto discarawer ovtardiasec oricprinag سوپر ساباکی کای کان دو - شیهان امیر روح پرور بانیاران (امیرحقمراد , خدامراد , سید حسن ,عزیزمراد) inpimaxfsubs hiholiday backsenningraf1971 طرفداران انیمیشن سازی